گفتی که ما به درد هم نمی خوریم!..
اما هرگز نفهمیدی…
من تو را برای دردهایم نمی خواستم…
گاهی فقط بوی یک عطر؛
شنیدن صداش!
خوندن آخرین اس ام اسش،
یک تشابه اسم ،
برای چند لحظه!
باعث میشه دقیقاً احساس کنی که قلبت داره از تو سینه ات کنده میشه….!!!
دلم تنگه ببار بارون،شریک گریه ی من باش . . .
به جای اون که پیشم نیست،رفیق غصه ی من باش !
خوش به حال باد
گونه هایت را لمس می کند
و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!
کاش مرا باد می آفریدند
تو را برگ درختی خلق می کردند؛
عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!
در هم می پیچند و عاشق تر می شوند …
مـن و خــدا سـوار یـک دوچرخــه شدیـــم ...
مــن اشتبـــاه کـــردم و جلـــو نشستـــم !!
فرمان دست مـن بـود و ســـر دوراهـی هـا
دلهـره مـرا می گرفت ...
تـــا اینکـــه جایمـان را عـــوض کردیـــم !
حالا آرام شدم و هـر وقت از او میپرسم که کجــا میرویـــم ؟
برمیگـردد و بـا لبخنـد می گویـــد :
" تــــو فقـط ' رِکـــاب ' بــــــزن "
تو را من “تو” کردم
وگرنه “او” هم زیادت است
پس اینقدر برایم ،شما,شما نکن
گاهی دوست دارم کفش هایم را مانند کودکیم
تا به تا بپوشم… تا ببینم هنوز هم کسی حواسش
به من هست یا نه؟؟
دلتنگــی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم
نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا
سهم من از تــو
همـین دلتنگـی ها ییست
که بی دعوت می آینـد
و
خیال ِ رفتن نـدارند…
ﻣﻦ ﮐﻪ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯾــﻢ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭﻗﺖ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺭﻡ ﭘﺲ ﭼـﺮﺍ ﺗﻨﻬـﺎﯾﯿﻢ
ﺧـﻮﺏ ﻧﻤـﯽ ﺷﻮد؟
تعداد صفحات : 8