از آن روزی که رفتی تمام پول شارژهایم را سیگار میخرم !
و با خیابان حرف میزنم؛همین طور پیش برود . . .
گوشی ام را هم باید بفروشم و کفش بخرم !
از آن روزی که رفتی تمام پول شارژهایم را سیگار میخرم !
و با خیابان حرف میزنم؛همین طور پیش برود . . .
گوشی ام را هم باید بفروشم و کفش بخرم !
جایت خالیست،هر روز می خواهم بخندم اما . . .
دلیل لبخند بر لب هایم خالیست،کاش بودی ! ! !
دلم را برایش به حراج گذاشتم اما او . . .
رفت و گفت هیچ ارزانی بی علت نیست !
اگر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت …
دلگیر مباش که نه تو گناهکاری نه او
آنگاه که مهر می ورزی مهربانیت تو را زیباترین معصوم دنیا میکند …
پس خود را گناهکار مبین
من عیسی نامی را میشناسم که ده بیمار را در یک روز شفا داد … و تنها
یکی سپاسش گفت!!!
من خدایی میشناسم که ابر رحمتش به زمین و زمان باریده … یکی سپاسش می
گوید و هزاران نفر کفر !!!
پس مپندار بهتر از آنچه عیسی و خدایش را سپاس گفتند … از تو برای
مهربانیت قدردانی میکنند.
پس از ناسپاسی هایشان مرنج و در شاد کردن دلهایشان بکوش… که این روح
توست که با مهربانی آرام میگیرد
تو با مهر ورزیدنت بال و پر میگیری …
خوبی دلیل جاودانگی تو خواهد شد …
پس به راهت ادامه بده
دوست بدار نه برای آنکه دوستت بدارند …
تو به پاس زیبایی عشق، عشق بورز و جاودانه باش
خُــــدایـــآ!
بیـــا قَـــدَمـــ بِـــزَنیمــ
… سیـــگآر از مَــن! بـــــآران از تــــو!
تعداد صفحات : 8